یک پناهنده که بعد از تقسیم هند و پاکستان، از خانواده اش جدا شده در تلاش است تا دوباره آن ها را پیدا کند ولی برادر نانتی اش در مسیر او مزاحمت ایجاد می کند و ...

فیلم داستان "اجا رام" پسر جوانی که در دهکده‌ای دورافتاده زندگی می‌کند. او رویای بازیگر شدن را در سر دارد اما پدرش که راهب آن روستاهست به این کار راضی نیست. ولی با ورود گروهی بازیگر برای اجرا یک نمایش به روستا این وضع تغییر می‌کند و راجا رام تلاش می‌کند تا نقشی در نمایش آنها پیدا کند غافل از اینکه تنها نقش موجود، نقش بد داستان در داستان‌های اسطوره‌ای هندی است و ...

فیلم "امپراتور پریتویراج" داستان زندگی پادشاهی به همین نام است که در مقابل محمد غوری با شجاعت ایستادگی کرد، اما ازدواج او با دختری از قبیله‌ای دیگر، بهانه‌ای شد برای مخالفان تا برای براندازی او اقدام کنند و ...

داستان فیلم حول محور مبارزه با بی‌عدالتی و سوء استفاده از قدرت می‌چرخد. از پلیس و سیاستمداران گرفته تا صنعتگران و انسان‌های معمولی، این فیلم به بررسی فساد در همه زمینه‌ها می‌پردازد. در این میان فردی شجاع برای برقراری عدالت به پا خواسته و در نهایت به یک قهرمان تبدیل می‌شود و ...

در سال 1993 میلادی، شهر بمبئی براثر انفجار پیاپی چهارده بمب به لرزه درآمد. یک افسر پلیس به نام کبیر شروف، ظرف مدت دو روز، توانست عاملان این حادثه تروریستی هولناک را شناسایی کند، اما ...

داستان فیلم درباره ی یک فرد مذهبی می باشد یک معلم دینی که درس سانسکریت یکی از مذاهب هند را به دیگران می اموزد متوجه میشود کارش هیچ مخاطبی ندارد او تصمیم میگیرد تا به توریست هایی که شهر بنارس می ایند اهمیت بیشتری بدهد و...

داستان فیلم درباره ی خلاف و عشق در بین گروهکی میباشد که اشتباهات زیادی مرتکب میشوند و اینبار جنگ در روستایی میباشد که مردمانش عاشق اسلحه هستند و از بچگی اسلحه بدست زندگی میکنند و البته خشونت هم درشان موج میزند...

ویزام یک افسر سابق ارتش هند ماموریت می یابد تا به یک گروه تروریستی نفوذ کند و گروگان های آن ها را ازاد کند و...

داستان فیلم در ارتباط با سه دانشجو پزشکی می باشد که از دهلی نو به یک روستای کوچک میروند و حدود دو ماه کسی از آنها هیچ خبری ندارد . چند تن از همکلاسی های آنها از دولت میخواهند تا برای یافتن آنها اقدام کنند و دولت دو بازرس پلیس را برای پیگیری این موضوع راهی روستا میکنند و ...

در سال ۱۹۸۳، هنگامي که هند هنوز مستعمره ي بريتانيا بود، حاکم نظامي منطقه، «سروان راسل» (بلکتورن)، شرط مي گذارد که اگر اهالي دهکده ي «چامپانر» بتوانند مردانش را در بازي کريکت شکست دهند، کل ايالت را براي مدت سه سال از پرداخت ماليات معاف خواهد کرد ...